مدح و شهادت حضرت رقیه سلاماللهعلیها
ویرانهام پُر میشود از عطر گـیسویت با با کجا بـودی چـرا خـاکی شده مویت پیـدا نـکـردم جای سـالـم در سـرت بابا تا بـوسهای برچـیـنم از مـابِین ابـرویت پرواز کردم سوی تو اما زمین خوردم این روزها زخـمی شده بال پـرسـتویت سـجـادهام را پـهـن کـردم کـنـج ویـرانه من هم شـبـیه عمهام هـسـتم دعـاگـویت این است روز و شب دعایم: کاش من را باز یک بار دیگر مینشاندی روی زانویت |